هالیوود در دوران پساکرونا چه تغییری می کند؟
هالیوود در دورانِ پسا – کرونا چه تغییری خواهد کرد؟
مجموعِ درآمدِ گیشهی خانگی در سال ۲۰۱۹ , یازده میلیارد و ۴۰۰ هزار دلار بود و مجموعِ درآمدِ جعبه آفیسِ جهانی هم به ۴۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار رسید . ولی وضعیتِ جعبه آفیسِ ۲۰۲۰ بر اثرِ اپیدمی ویروس کرونا دقیقا برعکس است ; نهتنها سینماهای زنجیرهای اِیامسی امیدوار است که مجموعه چینی واندا ( بزرگترین سهامدارِ اِیامسی ) , آنان را از احتمالِ ورشکستگی نجات بدهد , بلکه سینماهای سینمارک نیز ۱۷ هزار و ۵۰۰ نفر از کارکنانش را از عمل عزل نموده است و ۵۰ درصد از آنانرا به مرخصی تحمیلی رسول است . ولی هیچکدام از این خبر ها ترسناک بهمعنی ناپدید شدنِ سینماها نیست و موفقیتِ فیلمهایی نظیر «ترولها : تور جهانی» یا این که «مرد نامرئی» در شبکهی نمایشِ خانگی بدین مضمون نیست که از این آن گاه استودیوها به سمتِ پخشِ فیلمهایشان در شبکهی خانگی روی خواهند آورد . هنگامی استودیوها در زمینه ی کاهشِ فاصلهی بینِ اکرانِ سینمایی و پخشِ شبکهی خانگی کلام مینمایند , منظورشان این است که نیز خداوند را میخواهند و نیز رطب را . آنان با کمترین وقفه نیز شایسته ترین اکرانِ سینمایی ممکن و نیز شایسته ترین درآمدِ پخشِ شبکهی خانگی را میخواهند . چنانچه به عنوان مثال برادران وارنر میتوانست فیلمی مانند «تنت» یا این که «واندر وومن ۱۹۸۴» را یکراست در شبکهی خانگی عرضه نماید و به درآمدی در حدود چیزی که از اکرانِ سینماییشان توقع می رود ( ۶۵۰ میلیون دلار تا یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار ) دست پیدا نماید , آن وقت معاش سینماها به پایان میرسید . اگر چه سینماها بهدلیلِ مراسمِ سنتی تماشای فیلم در سالنِ سینما از اهمیتِ متعددی برخوردار میباشند , البته فعلا سینماها بهاین برهان که استودیوها به سنتِ فیلمبینی اهمیت میدهند پابرجا نیستند , بلکه آنان بهاین عامل وجود داراهستند زیرا استودیوهای بزرگ کارکشته به کسبِ درآمدهایی از پخشِ فیلمهایشان در سراسرِ عالم میباشند که دستیابی به آن در چارچوبِ پخشِ آنها در شبکهی خانگی ناممکن است . اما که فیلمهای نادری مانند «آواتار» یا این که «فروزن» ( هر دو ۴۰۰ میلیون دلار ازطریقِ فروش دیویدی و بلوری در آمریکای شمالی کسب کردند ) قدرتمند میباشند در شبکهی خانگی به درآمدی برابرِ با درآمدهای درجهیکِ اکرانِ سینمایی دست پیدا نمایند ; ولی حقیقت این است که نهتنها آنها جزء استثناها قرار میگیرند , بلکه موفقیتِ سرسامآورِ آنان در شبکهی خانگی از موفقیتِ سرسامآورِ آن ها در جریانِ اکرانِ سینماییشان سرچشمه میگیرد .
از دست ندهید
شایسته ترین فیلم های اکشن ۲۰۱۹
شایسته ترین فیلم های کمدی ۲۰۱۹
شایسته ترین فیلم های ترسناک ۲۰۱۹
شایسته ترین فیلم های اکشن ۲۰۱۹ براساس نمره راتن تومیتوز
براین اساس تا وقتیکه استودیوها می توانند با پخشِ فیلمهایشان در سینماها علاوهبر شبکهی خانگی , پولِ بیشتری نسبت به پخشِ انحصاریشان در شبکهی خانگی به دست بیاورند , سینماها پابرجا باقی خواهند ماند . البته سؤالِ خوب تر این است که آیا سینماها دورانِ کرونا را در حالتِ سرحالتر و بهتری نسبت به پیشین پشت راز خواهند گذاشت؟ خب , ممکن است خیر . به ویژه در صورتیکه آن ها , سینماهای آیمکس نباشند . به بیانِ دیگر , ویروس کرونا باعثِ به پایان وصال فعالیتِ سینماها نخواهد شد , البته روی تحولی که سینماها در یک سری سال اخیر تجربه کردهاند تاکید می کند . وضعیتِ سینماها خیلی مشابه به وضعیتِ دستگاههای آرکیدِ بازیهای ویدیویی شدهاست . گرچه دستگاههای آرکید در جریانِ دههی ۷۰ و ۸۰ شکوفا شدند و در نقطع ی عطف محبوبیت به رمز میبردند , ولی به محض این که کنسولهای خانگی ( نینتندو , سِگا و غیره ) به جایی رسیدند که حاذق بودند با موفقیتِ بازیهای دستگاههای آرکید را به خانهی گیمرها منتقل نمایند , نیاز به خارج رفتن از منزل برای بازی کردن با دستگاههای آرکید نسبتاً یک شبه ناپدید شد . گرچه در بالا بازیهای آرکید با مقیاسِ کوچکتر و ضعیفتری روی کنسولهای خانگی عرضه میشدند , ولی بهتدریج با پیشرفتِ قابلیتهای کنسولهای خانگی , شرکتها کار کشته بودند نسخهی نسبتاً یکسانِ بازیهای آرکید را روی کنسولهای خانگی هم منتشر نمایند . به محض این که کنسولهای خانگی توانستند به کیفیتِ بازیهای آرکید برسند و چه بسا از آن ها پیشی بگیرند , دستگاههای آرکید از وسیلهای دارای اهمیت برای بازی کردن به وسیلهای تنزل پیدا کرد که اهمیتش به ارزشِ نوستالژیکش و ارائهکنندهی تجربههای غوطهورکننده ( بازیهای مسابقهای , بازیهای تیراندازی ) خلاصه شده بود . درحال حاضر هالیوود خودش را در موقعیتی پیدا کرده که صنعتِ بازیهای ویدیویی یک سری ده سال قبلی با آن مواجه شده بود . هالیوود در یک سری سال پیشین در رقابت با فیلمها و سریالهای پلتفرمهای استریمینگ و شبکههای تلویزیونی که از نظرِ کیفیتِ پروداکشن , نویسندگی و جذابیتِ ستارهای , قدرتمند به پایداری و چه بسا پیشی به چنگ آوردن از ۹۵ درصدِ محصولاتِ سینمایی میباشند , تقلا مینماید . این مشکلِ جدیدی نیست ; به این دلیل که خیلی وقت است که سیتکامهایی مانند «فرندز» و سریالهای جنایی مانند «نظم و قانون» , کمدیها و تریلرهای پلیسی/دادگاهی سینمایی را بیاهمیت ساختهاند .
trolls
البته از زمانِ آغازِ دورانِ طلایی تلویزیون , بهویژه بعد از ظهورِ پدیدهی نتفلیکس در پنج سال پیشین , صرفا چیزی که سینماها می توانند برای بلند شدن روی دستِ امثالِ نتفلیکس و اچبیاُ ارائه نمایند , بلاکباسترهای پُرخرج با تاکید روی جلوههای ویژه که می بایست روی پردههای غولآسای سینما چشم شوند میباشند . در همین حین , مخاطبان نیز از دیدنِ فیلمهای غیربلاکباستری در سینماها دست کشیدهاند و ترجیح می دهند فانتزیهایی مانند «ویچر» , «مندلورین» , «اسطورههای فردا» یا این که «چیزهای عجیبتر» را که شکافِ بینِ سینما و تلویزیون را کاهش دادهاند , مسلسلوار در منزل مشاهده نمایند . برای مثال احتمال دارد سریالهای ابرقهرمانی شبکهی سی . دبلیو از نظرِ مقیاس و سِتپیسهای اکشن قدرتمند به رقابت با «آکوآمن» نباشند , البته «اَرو»ها و «فلش»ها نهتنها از دید کیفی به همتاهای سینماییشان نزدیک میباشند , بلکه میتوانند کمبودهایشان را با تمرکز روی داستانگویی کامیکبوکی سریالیشان جبران نمایند . بودجه و جاهطلبی تلویزیون به نقطهای رسیده که دوست داران آثارِ ادبی نظیر «واچمن» , «بازی تاج و تخت» , «کُشتن ایو» یا این که «نیروی اهریمنی او» ترجیح می دهند آیپی محبوبشان بهجای سینما , در تلویزیون مورد اقتباس قرار بگیرد . احتمال دارد اکشنها در تلویزیون کوچکتر و مقیاسِ قصه توده و جورتر باشد , ولی آنان نهتنها فضای بیشتری برای تمرکز روی شخصیتپردازی دارا هستند , بلکه بهدلیلِ عدم نیازشان به جلب حیث تمام مردمان جهان , دستشان برای خلاقیت و روایتِ قصههای جسورانهتر بازتر است . به هیچ وجه همین که «مندلورین» در مقایسه با «ظهور اسکایواکر» بهعنوانِ فینالِ این مجموعهی ۹گانه خوبتر موردپسند قرار گرفت , صرفا یک مثال از شرایطِ نو نبردِ سینما و تلویزیون است . بیتوجهی نسبی هالیوود به فیلمهای بزرگسالانهی غیربلاکباستری ستاهمحور بهاین مضمون است که بخش اعظمی از بزرگترین و بااستعدادترین فیلمسازان و ستارگانِ سینما به سمتِ سریالهای تلویزیون و فیلمهای استریمینگ جذب شدهاند ( از آلفونسو کوآورن گرفته تا نوآ بامبک ) . همین کهاین دست تولیدات هم اکنون در منزل دردست می باشند , تعریفِ فیلمهای سینمایی موفقیتآمیز در گیشه را تغییر و تحول داده است .
از زمانِ آغازِ دورانِ طلایی تلویزیون , بهویژه بعداز ظهورِ پدیدهی نتفلیکس در پنج سال قبلی , فقط چیزی که سینماها میتوانند برای بلند شدن روی دستِ امثالِ نتفلیکس و اچبیاُ ارائه نمایند , بلاکباسترهای پُرخرج با تاکید روی جلوههای ویژه که بایستی روی پردههای غولآسای سینما چشم شوند می باشند
مجموعِ درآمدِ جعبه آفیسِ خانگی سال ۲۰۱۸ حدود یازده میلیارد و ۸۶۳ میلیون دلار بود که ۷ درصد خوبتر از درآمد یازده میلیارد دلاری جعبه آفیسِ خانگی سال ۲۰۱۷ بود . مجموعِ تعداد بلیتهای فروختهشده , یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون عدد بود که نسبت به رکورد یک میلیارد و ۵۷۵ میلیون عددی سال ۲۰۰۲ کمتر است , ولی برابر با تعداد بلیتهای یک میلیارد و ۲۰۲ میلیون عددی سال ۱۹۹۳ ( به عبارتی سالی که «پارک ژوراسیک» نمایش شد ) است . گرچه در ظاهر به لحاظ میرسد که آمارِ تعداد بلیتهای فروختهشده در گذر زمان تغییری نکرده است , ولی هم زمان تغییری بزرگی در جلوی چشمانمان مخفی شدهاست ; موضوع این است که ممکن است تعداد بلیتها نسبتا یکسان مانده است , ولی دست کم از سال ۲۰۱۵ تا به امروز , صرفا بلیتِ تعدادِ انگشتشماری از فیلمهای بزرگ به فروش میروند ; سهم مهم تعداد بلیتهای فروختهشده در اختیار گروهِ محدودی از فیلمهاست . در یکسری سال اخیر مخاطبان در هم اکنون جذب شدن به سمتِ فیلمهای ابرقهرمانی مارول و دیسی , انیمیشنها و فیلمهای ترسناک میباشند و هر از گهگاه فیلمهای اکشنِ ستارهمحور و موزیکالهای لایواکشن هم با استقبالِ گستردهای مواجه می گردند . در همین حین , استودیوهایی مانند پارامونت و سونی که ثروتشان را با ساختِ فیلمهای ستارهمحور به دست آورده بودند , اکنون در دورانِ فرمانروایی فرنچایزهای آیپیمحور به نقص برخوردهاند . به عنوان مثال تا میانه ماه ژوئنِ سال ۲۰۱۶ , پنجِ فیلم برتر جعبه آفیس ( «کاپیتان ایالات متحده : نزاع داخلی» , «ددپول» , «کتاب جنگل» , «زوتوپیا» و «بتمن مقابل سوپرمن» ) , ۴۴ درصد از کلِ درآمدِ جعبه آفیس خانگی را دربرگیرنده میشدند . ۱۰ فیلم برتر جعبه آفیسِ ۲۰۱۹ که صرفا «جومانجی : مرحلهی بعد» در بینِ آنان , یک فیلم غیردیزنی/غیرابرقهرمانی بود , کلاً ۴ میلیارد و ۶۳۱ میلیون دلار از یازده میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار درآمدِ کلی سال را به دست آورده بودند که بهمعنی ۴۰/۶ درصد از سهمِ کل بازار است .
نشانههای دلگرمکنندهای در اکرانِ موفقِ امثالِ «چاقوکشی» , «۱۹۱۷» , «زنان کوچک» و «فورد برعلیه فِراری» چشم می شود . این مورد در باب «بوهمین رپسدی» هم درستی مینماید ; فیلمی که گرچه از دید فنی یک موزیکالِ لایواکشن اکانت می گردد ( یکی ترندهای محدودِ روز ) , البته همچنان به ۹۰۵ میلیون دلار در عالم دست پیدا کرد . سؤال این است که آیا موفقیتهای جسته و گریختهی امثالِ «جان ویک ۳» , «الماسهای تراشنخورده» , «بیبی راننده» و «دانکرک» نشانههای امیدواری می باشند یا این که این که آنها حکم بطری آبِ یافتشده در یک کویرِ بیآب و علفِ بیانتها را دارند؟ نکته ولی این است که تحلیلگران فکرمیکنند تاثیری که طوفانِ ویروس کرونا به دنبال خواهد داشت این است که به وضعیتِ فعلی سینما سرعت خواهد اعطا کرد و به